«محسن آقایی» مستندساز در گفت و گو با خبرنگار سینماپرس با اشاره به لزوم ساخت آثار مستند ژانر بحران، در دوره پساجنگ «جنگ تحمیلی دوازده روزه رژیم صهیونیستی علیه ایران» بیان کرد: به نظر من مدیوم مستند، مدیومیست متعلق به فرهیختگان؛ کسانی که در لایهای متفاوت از عموم جامعه میاندیشند، مطالعه میکنند، میبینند و درک مینمایند. از این منظر، مستند باید بهصورت طبیعی فاصلهای معنادار با رژیم متداول مصرف رسانهای داشته باشد.
وی افزود: ما اساساً زمانی به سراغ مستند میرویم که قصد داریم به درک عمیقتری از یک موضوع برسیم؛ این درک عمیق، بههیچوجه با بازتولیدهای سطحی و پروپاگانداگونه سازگار نیست.
آقایی تصریح کرد: امروز ما بیش از هر زمان دیگری نیاز داریم آنچه بر ما گذشته و آیندهای که پیش رو داریم را، بدون فیلتر، بدون روتوش و با صداقت کامل بفهمیم. این، یک نیاز قطعی و غیرقابل چشمپوشی در جامعه امروز ماست، که نمیتوان آن را با هیچ توجیه یا مصلحتی نادیده گرفت. حتی در میانهی جنگ روایتها که واقعیتی انکارناپذیر است ما نباید محصول استراتژیکی چون مستند صریح، بیپرده و وفادار به واقعیت را از سبد محتوای رسانهای خود حذف کنیم.
کارگردان مستندهای «ارث مادری» و «ایکسونامی» با اشاره به وظایف «مرکز گسترش سینمای مستند» در جهت کنشگری فعال در حوزه شناختی جنگ بیان کرد: این رویکرد، وظایف سنگینی بر دوش نهادهای متولی تولید مستند، از جمله «مرکز گسترش سینمای مستند» میگذارد. مهمترین مسئولیت این نهاد، تلاش جدی و بیوقفه برای حل چالشهاییست که در همین مدت اخیر نیز با آنها مواجه بودهایم: از جمله عدم دسترسی مناسب به مناطق هدف قرار گرفته یا ناتوانی در گفتگو با افرادی که در خلق این حماسه ۱۲ روزه نقش داشتهاند.
وی تاکید کرد: باید تأکید کرد که در روایتگری، هیچ بنبستی نباید وجود داشته باشد. حتی اگر در مقطع فعلی برخی تصمیمگیران یا مدیران حوزه دفاع و امنیت بهدلایلی امکان اتخاذ تصمیم فوری را نداشته باشند، دستکم نباید در «ثبت واقعیتها» کوتاهی شود.
وی افزود: نباید اجازه داد این لحظات تاریخی، بهسادگی به بخشی از یک آرشیو خاموش و بلااستفاده بدل شوند. آرشیو، تنها مجموعهای از فیلمهای بایگانیشده نیست؛ بلکه خودِ تاریخ، لحظهها، موقعیتها و تجربیات زیسته است که در حال آرشیوشدن یا ازدسترفتناند.
کارگردان مستندهای «پرزیدنت آکتورهای سینما» و «دیوارکش» با بیان این مطلب که وقتی انفجاری در نقطهای رخ میدهد، لحظه اول، یک ساعت بعد، یک روز بعد، و حتی یک ماه بعد، هرکدام فضایی متفاوت با ابعاد منحصربهفرد تولید میکنند؛ اظهار داشت: اگر ما در زمان ثبت این تحولات حضور نداشته باشیم، دیگر قابل بازیابی نخواهند بود. در آینده، برای بازسازی روایت آنچه گذشت، درک دقیق موقعیتهایی که در آن قرار داشتیم، و حتی برای ساختن فردای بهتر، بهشدت به همین لحظات و مستندات نیاز خواهیم داشت.
او ادامه داد: بنابراین، توجیهاتی نظیر اینکه «مسئولان امنیتی اجازه نمیدهند»، یا «امکان نفوذ وجود دارد» و مواردی از این قبیل، نمیتواند بهانهای برای توقف فعالیت در حوزه مستندسازی باشد. نه برای مستندسازان و نه برای مسئولان و متولیان تولید مستند در کشور.
آقایی تصریح کرد: تولید مستند، باید بهعنوان خط مقدم نبرد رسانهای تعریف شود. این نبرد، اگرچه از جنس رویارویی نظامی نیست و با جبههای از جنس خودی روبهروست، اما بیشک پر از چالشهاییست که هرکدام میتوانند دلایل قابل قبولی برای سختی مسیر باشند، ولی نه برای تعطیلی جریان ثبت و ضبط واقعیتها.
وی متذکر شد: هیچیک از نهادهای فعال در حوزه مستند از جمله مرکز گسترش سینمای مستند، سفیر فیلم، شبکه مستند، مرکز حقیقت یا هر مجموعه دیگری که با عنوان «مستند» در کشور شناخته میشود، نباید با اولین مانع عقبنشینی کند و بگوید «ما رفتیم، نگذاشتند کار کنیم» و پروژه را متوقف کند.
این مستندساز با بیان این مطلب که این احساس باید در میان مستندسازان و نهادهای متولی تثبیت شده باشد که ما فرماندهان ارشد میدان روایت هستیم؛ اظهار داشت: وقتی از «جنگ» سخن میگوییم، با همه اقتضائاتی که دارد، به باور من خط مقدم رسانهای آن، از تمامی انواع قالبها نظیر کارهای کوتاه، نماهنگ، گزارشهای خبری و حتی فیلمهای داستانی، اگر نگوییم مهمترین، دستکم یکی از نخستین جبههها، مستندسازی است.
وی افزود: مستند، حتی پیشتر از آثار داستانی یا تهییجی، در میدان روایت نقشآفرین است. چرا که با خودِ اتفاق مواجه است، بینیاز از تخیل، فیلمنامهنویسی یا بازسازی صحنه.
«محسن آقایی» در پایان این گفت و گو خاطرنشان ساخت: ما باید خود، خط مقدم جبهه روایت باشیم و این درک باید در تمام ارکان این جبهه از سطوح مدیریتی تا صف تولیدکنندگان به یک باور مشترک، ثابت و عملیاتی تبدیل شود.
ارسال نظر